محیط و آموزش و پرورش
مهنا جوانمردی؛ عاطفه رجایی؛ فاطمه جاوید؛ عباس راهدان
چکیده
تاثیر محیط بر رشد کودکان ؛ محیطی که کودک در حال رشد و پرورش در آن است نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک ایفا می کند.مهدکودک به عنوان یکی از مهم ترین بخش های زندگی هر کودک شناخته می شود و لازم است از محیط مطلوب برخوردار باشد تا به کودک علاوه بر فضای رشد، احساس امنیت و آرامش بدهد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی ...
بیشتر
تاثیر محیط بر رشد کودکان ؛ محیطی که کودک در حال رشد و پرورش در آن است نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک ایفا می کند.مهدکودک به عنوان یکی از مهم ترین بخش های زندگی هر کودک شناخته می شود و لازم است از محیط مطلوب برخوردار باشد تا به کودک علاوه بر فضای رشد، احساس امنیت و آرامش بدهد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی کیفیت کالبدی فضاهای آموزشی با تأکید بر مهدکودکها انجام شده و اولویتها و ترجیحات کودکان در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به شکل توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری آن شامل 119 نفر از کودکان 3 تا 6 ساله (دختران و پسران) در گرگان میباشد. از فرمول کوکران برای برآورد تعداد نمونه استفاده شده و دادهها با استفاده از SPSS برای تجزیه و تحلیل نهایی آماده سازی شدهاند. نتایج حاصل از آزمون یومن ویتنی نشان میدهد که تنها در میزان رتبهبندی عناصر طبیعی، گروه سنی 3-4 سال با گروه سنی 5-6 سال تفاوت معناداری دارند و گروه سنی 5-6 سال میانگین بالاتری نسبت به گروه سنی 3-4 سال دارند. همچنین، کودکان در سطوح مختلف در غنای فعالیت در محیطهای داخلی و خارجی تفاوت معناداری نشان میدهند. با توجه به نتایج به دست آمده، اهمیت ایجاد و ارتقاء فضاهای آموزشی، به ویژه در محیط مهدکودک، برای پیشرفت و توسعه سالم کودکان و تأثیرگذاری بر آیندهی آنها به وضوح مشخص میشود.
آب و هواشناسی
میترا السادات فتحی فرد؛ عباس راهدان؛ مهسا توحیدفر
چکیده
با توجه به اهمیت تبخیر- تعرق در چرخه هیدرولوژی و کاربردهای متنوع آن در علوم مختلف، محاسبه مقدار آن بویژه، تبخیر- تعرق واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اینکه فراوانی پوشش گیاهی یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر دمای سطح زمین است بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی خودهمبستگی فضایی دمای سطح زمین و تبخیر- تعرق در ارتباط با ...
بیشتر
با توجه به اهمیت تبخیر- تعرق در چرخه هیدرولوژی و کاربردهای متنوع آن در علوم مختلف، محاسبه مقدار آن بویژه، تبخیر- تعرق واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اینکه فراوانی پوشش گیاهی یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر دمای سطح زمین است بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی خودهمبستگی فضایی دمای سطح زمین و تبخیر- تعرق در ارتباط با پوششگیاهی در شهرستان مراوه تپه میباشد. با استفاده از پردازش دادهها در محیط Google Earth Engine در قسمت اول ، یک مجموعه داده مودیس با وضوح بالا و به صورت فصلی برای هر سال طی یک دوره زمانی بین سالهای ، 2000، 2015،2010 و 2020 را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. سپس تبخیروتعرق به کمک دیتاهای مودیس و روش-تورنت وایت با درنظرگرفتن ضریب رشد گیاهی محاسبه شده و با تبخیروتعرقی که از الگوریتم سبال بدست آمده، مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند.در همین راستا پیشبینی خشکسالی با استفاده از شاخص SPI (یک ماهه،سه ماهه،شش ماهه و دوازده ماهه) برای بازه زمانی 2015 تا 2044 نیز انجام گردید. پس از محاسبه تغییرات جهت شناسایی و کشف الگوها و روندهای موجود در دادههای فضایی از نرم افزار ArcGis بهره گرفته شد. به جهت بهترین نتیجه و کمترین میزان خطا از روش میانیابی مجذور فاصله با پراکنش(Expotntial) و جهت انتخاب بهترین روش درونیابی از شاخصهای آماری ریشه میانگین مربعات خطا RMS قدر مطلق خطا MAE استفاده گردید. نتایج نشان داد روش عکس فاصله بهعنوان بهترین روش در میان روشهای مورداستفاده برای برآورد تغییرات میباشد. نتایج این تحقیق مشخص کرد که در فصل بهار بالاترین درصد NDVI با پایینترین میزان دما انطباق مکانی ندارد، به عبارت دیگر درصد شاخص پوشش گیاهی با درجه حرارت سطح زمین رابطه معکوس ندارد. در فصل تابستان بالاترین میزان درصد شاخص پوشش گیاهی از نظر مکانی با کمترین میزان دمای سطح زمین انطباق مکانی کامل دارد. در فصل زمستان نحوه پراکنش الگوهای دمایی به دلیل نقش تعدیل کننده دمایی پوشش گیاهی با استفاده از ساز و کار تبخیر و تعرق در مقایسه با سایر فصول کاملا متفاوت است.
تغییرات آب و هوایی در مدیریت انرژی، معماری، شهرسازی
میترا السادات فتحی فرد؛ فاطمه جاوید؛ عباس راهدان
چکیده
تغییرات آب و هوایی به عنوان یک چالش چندافرهنگی به سطح جهانی تبدیل شده و بر اثر آن، زندگی انسانها تحت تأثیر قرار گرفته است. این پدیده باعث افزایش دمای سطح زمین، حوادث جوی ناگهانی، و تغییرات در الگوهای بارش شده است. این تحولات، از طریق تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت انسانها، به چالشهای جدید در زمینههای بهداشت عمومی، ایمنی ...
بیشتر
تغییرات آب و هوایی به عنوان یک چالش چندافرهنگی به سطح جهانی تبدیل شده و بر اثر آن، زندگی انسانها تحت تأثیر قرار گرفته است. این پدیده باعث افزایش دمای سطح زمین، حوادث جوی ناگهانی، و تغییرات در الگوهای بارش شده است. این تحولات، از طریق تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت انسانها، به چالشهای جدید در زمینههای بهداشت عمومی، ایمنی غذایی، و استقرار اقتصادی مناطق مختلف منجر شده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تاکید بر روش های کمی است هدف پژوهش ارزیابی فشار فیزیولوژیکی به منظور برقراری آسایش بین جذب و دفع گرما (مورد مطالعه:استان گیلان) است جهت شناسایی فشار عصبی بالای20درجه و پایین20 درجه سانتیگراد و تعیین درجه آسایش معیارهایی از قبیل: (دمای هوا برحسب درجه فارنهایت، میانگین رطوبت نسبی بر حسب درصد، میانگین حداقل دمای هوا برحسب درجه سانتیگراد،سرعت باد بر حسب متر بر ثانیه مورد ملاحظه قرار گرفته اند به منظور پهنه بندی شاخص فشار عصبی از داده های ایستگاه های هواشناسی استان گیلان استفاده گردید و خروجی نهایی با ضریب آسایش حرارتی در محیط GISمحاسبه شد تمامی فرایندها و تجزیه تحلیل داده ها در محیط GIS با مدل IDWزمین آماری که این تکنیک نقاط مجهول را بر اساس خود همبستگی بین نقاط اندازه گیری شده و ساختار فضایی آنها پیش بینی میکند ارزیابی گردید درپایان جهت نشان دادن نقشه نهایی خروجی نهایی در 7 طبقه جداگانه برای هر دو عرصه دما قرار داده شد نتایج حاصل از ارزیابی فشارعصبی نشان داد که بیشتر ایام سال بخشهای مرکزی استان گیلان در شرایط همراه با آسایش جذب و دفع گرما برای سلامت انسان قراردارد.
اقلیم و کشاورزی
مهنا جوانمردی؛ مریم محمد رضایی؛ مژگان یاراحمدی؛ عباس راهدان
چکیده
آشکارسازی از نظر آماری، فرآیندی است برای نمایان ساختن تغییرات معنیداری که نتوان آنها را به تغییرات طبیعی مربوط دانست. بخش کشاورزی وابستگی شدیدی به پارامترهای اقلیمی دما و بارش دارد بنابراین با شدت و سرعت بیشتری نسبت به تغییرپذیریهای اقلیمی واکنش نشان میدهد. تغییرات اقلیمی میتواند در مدت زمان طولانی بر نوع کشت و کشاورزی یک ...
بیشتر
آشکارسازی از نظر آماری، فرآیندی است برای نمایان ساختن تغییرات معنیداری که نتوان آنها را به تغییرات طبیعی مربوط دانست. بخش کشاورزی وابستگی شدیدی به پارامترهای اقلیمی دما و بارش دارد بنابراین با شدت و سرعت بیشتری نسبت به تغییرپذیریهای اقلیمی واکنش نشان میدهد. تغییرات اقلیمی میتواند در مدت زمان طولانی بر نوع کشت و کشاورزی یک منطقه نیز تأثیر بگذارد. برای اینکه بتوان کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی را در استان گلستان افزایش داد، نیازمند مطالعه پیشینه اقلیمی در استان گلستان و رژیمهای بارش و دمای آن طی دوره زمانی طولانی (حداقل 25 سال) هستیم تا بتوانیم روند تغییرات را بررسی کنیم. بنابراین برای بدست آوردن تیپهای کشت زمستانه و تابستانه مناسب برای استان گلستان از روش منکندال و پاپاداکیست بر روی دادههای اماری ایستگاه های هواشناسی استان استفاده گردید.برای این منظور دادههای اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش شامل دادههای میانگین حداقل، حداکثر و متوسط دمای ماهانه، میانگین حداقل و حداکثر مطلق دمای ماهانه، متوسط سالانه دما و بارش 9 ایستگاه استان گلستان در بازه زمانی (2018-1990) است که از سازمان هواشناسی کشور تهیه گردید. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری نشان داد که تغییرات بارزی در نوع الگوی کشت منطقه طی دوره زمانی مورد مطالعه (2017-1990) صورت نگرفته که دلیل این رویداد با توجه به آستانههای دمایی تعریف شده مدل پاپاداکیس قابل توجیه است. به عنوان مثال الگوی غالب زمستانه جو دو سر بود که لازمه کشت محصول این است که میانگین حداکثر دمای سردترین ماه سال بیش از ۱۰ درجه سلسیوس باشد از آنجایی که آستانهی دمایی مذکور در طول دوره آماری در منطقه مشاهده گردید، بنابراین نوع کشت در این مدت ثابت بوده که با توجه به شرایط روند افزایشی دما، در آینده نیز کشت این محصول وجود خواهد داشت. همچنین حاکمیت دماهای حداکثر بالای ۲۰ و ۲۵ درجه سلسیوس در منطقه و طولانی بودن فصل عاری از یخبندان، دلیلی برای ثابت بودن تیپهای غالب تابستانه در این استان میباشد.